-
نرم نرمک می رسد اینک بهار
جمعه 28 اسفند 1394 17:22
روزای آخر اسفندو خیلی دوست دارم. پره از شور زندگی و تلاش و تکاپو و شلوغی. ملت خرید می کنن حتی اگه شده یه شمع، دستفروشا می فروشن و مردم از سر و کول هم بالا میرن. هوا هم خوبه و نه گرم و نه سرد و همیشه بهار. طبیعت هم شروع می کنه به بیدار شدن. خلاصه خیلی خوبه. سالی که گذشت خوب شروع نشد. دایی بزرگه اوایل سال غریبانه و...
-
محلی برای دریافت فایل کتابهای درسی
پنجشنبه 20 اسفند 1394 21:20
خیلی وقت بود که میخواستم کتابهای درسی دوره های کاردانش و فنی حرفه ای و بخشی از کتابهای درسی مثلا جغرافیای استانها رو ببینم. یه روزی که داشتم تو وب جستجو می کردم رسیدم به این سایت: http://chap.sch.ir تو این سایت که مال آموزش پرورشه میتونید فایل pdf کتابهای درسی را دانلود کنید. برام خیلیاشون جالب بودن از جمله کتابایی که...
-
داستان سکه
جمعه 18 دی 1394 21:17
هفته گذشته باید یه سکه از صرافی می خریدم. دستگاه پرداخت داخل صرافی کار نکرد و فروشنده شماره کارتی به من داد تا پولو واریز کنم. خودپرداز اول و دوم هر دو خطا دادن که پاسخی از صادرکننده کارت دریافت نشده و بالاخره خودپرداز سوم که ماله صادر کننده کارت بود امکان انتقال به کارت رو فراهم کرد و خطا نداد. با در دست داشتن رسید...
-
آغازی نو
جمعه 18 دی 1394 19:34
مدتی بود که به دلیل درگیر شدن در یک گرفتاری شیرین نتوانستم سری بزنم اینجا. این چند وقت درگیر آغازی نو هستم که امیدوارم به فرجامی نیک بیانجامد. از دوستانی که سر زدند اینجا ممنونم و بابت اینکه نتوانستم باشم پوزش می خواهم.
-
این روزها که می گذرد
یکشنبه 19 مهر 1394 16:59
روزهایی که گذشت با خندوانه رامبد جوان خوش می گذشت و راستشو بگم خیلی چسبید امین حیایی رو حذف کردیم میلیمتری، خلاصه خوش میگذشت که روزهای حج رسید و چه حجی. اولش که با افتادن جرثقیل شروع شد بعدشم که کشتارگاه منا. خیلی ناراحت کننده و دلخراش بود و عملا اعیاد ذی حجه یه جورایی روزای عزاداری شد. راستش امید دارم که عمدی در کار...
-
گل قهر کن(قهرو)
یکشنبه 29 شهریور 1394 11:11
دیروز یکی از آرزوهای بچگیمو تونستم تحقق بدم. داستان اینه که ما کلاس پنجم که بودیم یه همکلاسیه چاق داشتیم درباره این گل تعریف کرد که یه گلیه وقتی لمس بشه برگاشو جمع میکنه . تخمشم به من داد ولی کاشتم در نیومد، همیشه می خا ستم این گلو داشته باشم. بالاخره دیروز توی گل فروشی دیدم و خریدمش. اینم عکسش قبل و بعد از قهر.
-
قصه بازیافت
یکشنبه 22 شهریور 1394 11:48
مدتها بود که یه تلویزیون لامپی 21 اینچ خراب جا خوش کرده بود تو خونه و جای زیادی گرفته بود. تیریپ خارجیه مام گل کرد و گفتیم که باید برای جلوگیری از آلودگی محیطه زیست این تلویزیون به صورت مناسبی بازیافت شه و نباید انداختش تو سطل آشغال. رفتم سایت پسماند شهرداری تهران و اونجا نشونیه نزدیکترین غرفه بازیافتو پیدا کردم....
-
چی بگم
دوشنبه 16 شهریور 1394 17:03
چند روز پیش عکسی از یک بچه سوری که غرق شده بود و دریا جسدشو به ساحل برگردونده بود بدجوری تو رسانه ها بازتاب پیدا کرد و بی اغراق میلیاردها بار دیده شد. باز هم آه و ناله و بیاید یه کاری کنیم بود که از سراسر جهان شنیده شد. من مرده شما زنده، یکی دو هفته دیگه بعد ازین سر و صداها دوباره آبا از آسیابا میوفتن و باز هم شاهد...
-
دنیای ما
شنبه 7 شهریور 1394 22:02
"پلیس اتریش اعلام کرد عاملان تراژدی مرگبار پناهجویان که بیش از ۷۰ کشته به همراه داشت، در مجارستان دستگیر شدهاند. مأموران جسد این قربانیان را روز پنجشنبه در کامیونی که در اتوبان رها شده بود، کشف کردند." مطلب بالا بخشی از خبری است که امروز اینجا دیدم. فاجعه وحشتناکی اتفاق افتاده ولی نکته جالب سکوت خبری در...
-
بالاتر از خطر
چهارشنبه 28 مرداد 1394 18:13
وقتی می بینید خانمی قوز کرده رو فرمون و محکم چسبیده بش و راهنمای چپ زده بیاد خط اینوری، حتما بش راه بدید و فاصله خیلی مطمئنه رو هم رعایت کنید. بعضی از این اساتید وقتی راهنما میزنن تصورشون اینه که با زدن راهنما یه تونل امن ایجاد میشه که اینا بتونن خطشونو عوض کنن. کاش به جای راهنما زدن به کم دور و بر و اون راننده بدبخت...
-
چو تو خود کنی اختر خویش را بد: یک
دوشنبه 26 مرداد 1394 18:50
چو تو خود کنی اختر خویش را بد مدار از فلک چشم نیک اختری را در ادامه شرح و توضیح شعر زیبای ناصرجان عزیز(ناصرخسرو قبادیانی رو میگم با بقیه ناصرا اشتباه نگیرید.)، بر آن شدم که این بیت معروف ایشان را قدری بسط دهم. احتمالا شرح بر این بیت ادامه دار خواهد بود و در صورت استقبال شروح بعدی اضافه خواهد شد و اما بعد ... کمتر...
-
جاده نوشته ها
سهشنبه 20 مرداد 1394 13:29
پشت یه نیسان آبی نوشته بود: همه دنبال یارن من دنبال بار
-
نکوهش مکن چرخ نیلوفری را
یکشنبه 11 مرداد 1394 13:33
این قصیده ناصر خسروی بزرگ را خیلی دوست می دارم. چند بیتش خیلی تَکن، خیلی عالی. بر عکس خیلی از شعرای دیگه که مدام در حال ناله از چرخ و فلک و مابقین، ناصر خان می تازه به این تفکر و میگه بکش به هم و کاری کن. یه بخشاییش هم تبلیغ شیعه گریست که البته اون روزگاران کاری بوده بس پر خطر و چه سروها به خاک افتادن به خاطر حب علی و...
-
عامو علی میرزا
پنجشنبه 8 مرداد 1394 14:59
بچه که بودم خیلی میرفتیم خونه پدربزرگ. خونه پدربزرگ تو دهات بود و معمولا هم بساط شب نشینی و مهمونی به راه بود و بیشتر وقتا دور و برش شلوغ. یکی از مهمونا که بعضی روزا یا شبا سر میزد عامو علی میرزا بود. عامو علی میرزا پیله ور بود، به زبان محلی چَرچی. پیرمرد کارش این بود که میرفت از شهر جنس می خرید و بار خرش می کرد و...
-
پشه های هوشمند
پنجشنبه 18 تیر 1394 14:16
از ترس پتو رو پیچیدی خودت و فقط یه سوراخ برای تنفس گذاشتی که یه صدای وینگه میاد و بعدشم می فهمی مورد حمله یکی ازشون قرار گرفتی. گرمت که بشه و پاهاتو از پتو بزاری بیرون که دیگه باید منتظر باشی بریزن با خیاله راحت ترتیبه پاهاتو بدن. بعدشم خارش و باد کردن جای نیش پشه. روزهای گرم که می رسه یکی از مشکلات جدی به خصوص موقع...
-
بوی تهران، بوی تابستان
یکشنبه 24 خرداد 1394 20:21
این روزها که از سر کار بر می گردم، تو کوچه اول که می پیچم یه بویی پرتم میکنه به بیست و اندی سال پیش. اونروزها یکی از بزرگترین و شاید بزرگترین تفریح تابستونه ما اومدن به تهران و خیمه زدن در خانه دایی جان بود. غروبا که میومدیم بیرون توی هوای دم کرده غروبای تابستونی تهران یه بویی میومد، بوی دم کردگی، بوی قرمه سبزی، بوی...
-
باغ لاله ها
پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 13:31
امسال هفدهمین دوره جشنواره لاله ها برگذار شد. چند سالی بود که می خواستم سری به این باغ لاله ها بزنم که خدا رو شکر امسال جور شد که بریم و چقدرم چسبید. پنج شنبه گذشته حدود ساعت 6 رسیدیم اونجا و چه بارونی میومد. حسابی خیس شدیم و سرد بود ولی خیلی خوب بود. این سالها باغ لاله های گچسر جشنواره ای برگذار می کنه که معمولا...
-
آخ اگه بارون بزنه
چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 00:17
امروز بالاخره بارون زد و عجب حالی داشت بارون خنک بعد از چند روز بهاری گرم. خدایا مچکرم خیلی چسبید.
-
چند شخصیتی ها
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1394 12:53
این روزها دچار پارانویای "در گروه اشتباهی گذاری" شدم. لابد می گید این چجور پارانویایی هست. الان تعریف می کنم براتون. من تو چند تا گروه وایبری عضوم: یکیشون فامیلا پدری هستن که خاطرات مشترکی با هم داریم. اونجا من یه برادر، یه پسر عمو یا پسر دایی هستم که البته آدم موقر و متینیه. یکی دیگه، همدوره ایهای کارشناسی...
-
PvZ2 done
پنجشنبه 27 فروردین 1394 22:12
نسخه دوم Plants vs Zombies رو تو عید شروع کرده بودم که بالاخره بعد از تلاش بسیار یکی دو ساعت پیش به پایان رسید. خیلی بازیه باحالیه .
-
کتابخانه صوتی audiolib.ir
پنجشنبه 27 فروردین 1394 13:11
اخیرا کتاب صوتی "هنر عشق ورزیدن" نوشته "اریک فروم" رو از کتابخانه صوتی audiolib.ir دانلود کردم و دارم گوش می کنم. به نظرم گرداوری نسخه صوتی کتابها و نشر رایگان آنها ایده بسیار خوبیه که می تونه مورد استفاده کسانی قرار بگیره که در شرایطی امکان خوندن کتابهای چاپی رو ندارند. تنها نگرانی که وجود داره...
-
بوی عیدی بوی توپ
سهشنبه 26 اسفند 1393 23:12
اسفند ماه همیشه پر از شور و شوق بوده و یه حس عجیب همیشگی. سوغات امسالش برای من علاوه بر اینها یه بغضی بود که بعضی وقتا بدجور می پیچید تو گلوم. سال 93 خیلی عچیب بود، آغازش با دزدی وسایل دایی شروع شد و تابستانش هم با دزدی از خونه من ادامه یافت. اواخر تعطیلات بود که خدا یه بار دیگه لطفش شامل حالمون شد و آبرار معجزه آسا...
-
Plants vs Zombies
پنجشنبه 14 اسفند 1393 13:22
نسخه یک این بازی رو تیر اماه امسال دانلود کردم و از اون موقع تقریبا هیچ روزی نبوده که چند مرحله اش رو نگذرونم. هر چند مراحلش تکراری شده ولی هنوز برام جذابه و ابزار خوبیه برای گذران وقت. به نظرم بازی خیلی خوبیه و البته حاصل تعمق من تو این بازی نکاتیه که اینجا می نویسم. - این بازی مصداق خیلی خوبی برای این شعره که چو آید...
-
آیا مجاز هستیم؟
پنجشنبه 7 اسفند 1393 14:49
گروهی از وبلاگ نویسها بر این باورند که وبلاگ من حریم شخصی من است و من مجازم مانند دفترچه یادداشتم هر آنچه می پسندم در این دفتر بنویسم. این گروه به خود حق می دهند که افکار و احساسات مثبت و منفی خود را منتشر کنند و باور دارند دیگران اگر نپسندیدند می توانند نخوانند. گروهی دیگر وبلاگ را یک رسانه می بینند و بر این باورند...
-
چقدر خوب بود
پنجشنبه 30 بهمن 1393 15:05
چقدر خوب بود ما هم وقتی می رفتیم خارجه، خیابونا و دست مردم پر از ساخته های مردم ما بود و روی در و دیوار مملکت غریب کلی اسم آشنای وطنی میدیدیم و خوش به حالمون میشد، درست همون حالی که کره ایا و ژاپنیا پیدا می کنن وقتی میان اینجا.
-
شبکه های اجتماعی موبایلی
پنجشنبه 16 بهمن 1393 18:05
حدود 5 ماهی میشه که وایبری شدم و تو چن تا گروهم عضویت دارم. تجربه جالبی بود این رسانه و با توجه به وضعیت من تا حد زیادی هم سودمند. به نظرم رسید خوبه نکاتی که تا به حال به نظر میرسه و برداشتهام رو اینجا بنویسم که هم نظر شما را بدونم و هم بعدها دوباره بهش رجوع کنم. - کارکردن با بیشتر این برنامه ها بسیار راحته و البته به...
-
سلام بر پیامبر مهربانی و مدارا
چهارشنبه 17 دی 1393 00:41
سالها پیش این سوال در ذهنم بود که چرا پیامبر بعد از فتح مکه بزرگترین دشمنش یعنی ابوسفیان را با آنهمه کینه و عداوت که کرده بود، نکشت؟ در عین اینکه می توانست این کار را انجام دهد و با عرف جامعه آن روز سازگار بود. اگر او و خانواده اش که بزرگترین دشمنان بودند را از میان بر می داشت آینده بهتری در انتظار مسلمانان نبود؟ چرا...
-
یک عمر تلاش
جمعه 12 دی 1393 15:03
یک زمان محدود داریم که می تونیم کارایی انجام بدیم. خیلی هامون به بطالت میگذرونیم، خیلی هامون تلاش می کنیم. تلاش می کنیم برای پول، برای مدرک، برای یکی رو دو تا کردن تو جنبه های مختلف. بعضیا هم هستن که تلاش می کنن برای هدفهای بزرگتر و بهتر، برای بهتر کردن زندگی خودشون و دیگران، به قول جومونگ برای هدف والا . یکی از این...
-
چقدر خوب بود
جمعه 12 دی 1393 14:52
چقدر خوب بود پیش از دست زدن به کاری دانش آنرا فرا می گرفتیم. چقدر خوب بود اگر اندیشه می کردیم انجام کار را. چقدر خوب بود از اندیشه مان به راه و روش می رسیدیم. و چقدر خوب بود به راه درست پایبند بودیم و به آن عمل می کردیم. و خیلی چقدر خوب بودهای دیگر . . .
-
بسته های کامل نافهمی
جمعه 12 دی 1393 14:51
اگر می بینی یه نفر با سرعت کم انداخته خط سرعت و مجبور میشی از راستش سبقت بگیری، با احتمال زیاد بعد از سبقت خواهی دید که آن جناب نور بالا تشریف دارند و نورشون تا چند صد متر میهمان چشمان شما خواهد بود. این جناب احتمالا زباله اش را هم از پنجره ماشین بیرون پرت می کند و یحتمل دیشب هم نخوابیده و بین خواب و بیداری رانندگی می...