دیروز یکی از آرزوهای بچگیمو تونستم تحقق بدم. داستان اینه که ما کلاس پنجم که بودیم یه همکلاسیه چاق داشتیم درباره این گل تعریف کرد که یه گلیه وقتی لمس بشه برگاشو جمع میکنه. تخمشم به من داد ولی کاشتم در نیومد، همیشه می خاستم این گلو داشته باشم. بالاخره دیروز توی گل فروشی دیدم و خریدمش. اینم عکسش قبل و بعد از قهر.
چه جالبه. من تا الان ندیده بودم :)))
چه گل قشنگ و باحالیه