این روزها حال سینماییها خوش است، امید که حال خوششان نسیمی بشود و بوزد و حال ما را هم خوش کند و همه را ...
سینماگران هنرمندانی هستند که حال خوششان را می توان در فیلمهایشان دید و بویید، حالی که این سالها از ایشان و بیشترمان دریغ شده بود، امیدوارم شادیشان مستدام باشد.
بخشی از نوشته استاد ارجمند کیومرث پوراحمد را در این باره ببینید:
چه دلخوشی دارند این دوستان خبرنگار واقعا! تلفن زدهاند که «بالاخره خانه سینما باز شد، نظرت چیست؟» مرد حسابی! خانم محترم! من از همون روزی که آقای مشایی ردصلاحیت شد حالم بده. دچار «دیپرشن سیون» (یعنی خیلی خیلی دپرس) شدهام.
اگر آقای مشایی ردصلاحیت نمیشد، رییسجمهورمی شد بعدش هم حتما آقای احمدینژاد یه پست اساسی میگرفت و همیشه کنارش میماند و ما توی روزنامهها و تلویزیون و اینا دائم تصویر دلپذیرشان را میدیدیم و دچار «دیپرشن سیون» عمیق نمیشدیم و این بازی مثل«پوتین» و«اون آقاهه» رفیقش در روسیه هی ادامه پیدا میکرد و ما تا قیام قیامت احمدینژاد و مشایی داشتیم و زندگیمان معنی پیدا میکرد.
اساسا ما ملت نمکنشناسی هستیم، هیچ هم فکر نمیکنیم چندصدسال دیگر که نسل ما به تاریخ باستان پیوست نوادگان ما خواهند گفت: «بابا اینا دیگه چه ملتی بودن!؟» در حالی که پاکترین دولت تاریخشان را از دست داده بودند، درباره خانه سینما حرف میزدند و نظرخواهی میکردند.
...