نوشته ای در سایت انتخاب، اینجا دیدم با عنوان "درباره شادی در شرع و ادبیات " از آقای سید علی خمینی. به نظرم مطلب جالبی آمد که عینا در زیر می آید:
درباره شادی در شرع و ادبیات
نسیم بیداری،سوالاتی به شرح ذیل را برای نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی،
سیدعلی خمینی، ارسال کردو ایشان یادداشتی را ارائه دادند که مجموع آن،
دربردارنده پاسخ سوالات ارسالیمان است.
1- شادی در اسلام چه مستنداتی دارد؟ آیا توصیهها بیشتر به حزن و اندوه است یا شادمانی؟
2- شادی مورد توصیه در اسلام چه شاخصهها و مولفههایی دارد؟
3-
این تلقی وجود دارد که دینی بودن جامعه ما، سبب ناشادمانی شده است. واقعیت
دین چیست و اگر اسلام با حزن مخالف است، جاافتادن این تلقی را ناشی از چه
کاستیهایی میدانید؟
4- ممکن است گفته شود ضعف و برداشت اشتباه
مدیریت اجرایی در کشور، سبب این تلقی اشتباه درباره کارکردهای دین شده است.
ضمن پذیرش این ضعفها، این پرسش به صورت جدی وجود دارد که که چرا علما و
روحانیون هم کمتر در این باره سخن و توصیه دارند.
5- عوامل و راههای بهوجود آوردن شادی با حفظ اصول دینی چه میتواند باشد؟
6- نظر بنیانگذار جمهوری اسلامی درباره شادی چه بود؟ ایشان مرزهای شادی در جامعه را کجا میدانستند؟
بهنظرم
پاسخگویی به این سؤالات و سؤالات احتمالی دیگری که در این موضوع مطرح
میشود نیازمند مقدمهای است؛ مقدمهای دینی- فلسفی که در آن هم نگاه اسلام
را و هم نگاه عقل تنها رابه مقولات این جهان توضیح بدهیم؛ البته آنچنان که
به ذهن قاصر خودم میرسد و آنچنان که فهم کرده و اندیشیدهام.